نقش رادیو در توسعه روستایی
نقش رادیو در توسعه روستایی
مقدمه :
روستا ها اهمیت خاصی در توسعه یک کشور دارند. روستا ها بخش مولد وتامین کننده مواد غذایی کشورها می باشند وتولید کننده مواد اولیه بسیاری از صنایع وصادرکننده نیروی انسانی بخش های تولیدی یک کشور محسوب می شوند.
روستا، واحد بنیانی تولید درنظام اقتصاد ملی می باشند وبخش قابل توجهی از جمعیت کشورها به خصوص کشورهای درحال توسعه را تشکیل می دهند.
بنابراین اهمیت ونقش روستاها درتوسعه وبقای هر کشوری به خصوص کشورهای درحال توسعه، انکار ناپذیراست. وبه همین دلیل طی دهه های اخیر توجه خاصی به آن شده است وتوسعه روستاها و روستاییان به یکی از مهمترین دل مشغولی های بسیاری از برنامه ریزان ومحققان تبدیل شده است . با توجه به نقش ارتباطات درعصر حاضر وکارکرد تعیین زندگی درعرصه های گوناگون زندگی بشری وقدرت ونفوذ این وسایل ، ارتباطات را به عنوان ابزاری اجتناب ناپذیربرای توسعه مطرح کرده است .
بدون شک یکی از تاثیر گذارترین وسایل ارتباطی جمعی ودرعین حال در درسترس ، رادیوست . با توجه به ویژگی های خاص خود همچون دسترسی آسان ، قابل حمل بودن ( البته با توان ارتباطی زنده ) ونیز گستره دریافت امواج به خصوص برای مناطق محروم ودور افتاده دارای مزایایی است . که نگاه جدی تر به این رسانه را می طلبد.
توسعه (Development)
درلغت به معنای وسعت دادن وفرخ کردن است . برخی توسعه را اصطلاح جدیدی دانسته اند که درمورد تحولات وزندگی های جوامع درجهت پیشرفت یا تجدیدسازمان (مدرنیزاسیون ) جوامع معرف به توسعه نیافته به کار می رود. (نظرپور1378ص 23)
پراساد میسرا اقتصاد دان هندی توسعه را این گونه تعریف می کند.
توسعه به عنوان یک مفهوم متعالی ، دست آورد بشری وپدیده های چند بعدی است . وفی نفسه یک مسلک (ایدئولوژی ) به حساب می آید . توسعه به دلیل این که دست آورد انسان محسوب می گردد، درمحتوا ونمود ، دارای مختصات فرهنگی است وبر تحول ارگانیک دلالت دارد. هدف از توسعه ایجاد زندگی پر ثمره ای است که توسط فرهنگ تعریف می شود.(همان ص 23)
بنابراین توسعه دست یابی فزاینده انسان به ارزش های فرهنگی خود است . این مفهوم بر معنای زیر تاکید دارد.
اولآ، توسعه یک فرآیند است نه وضع ایستا ، ثانیا، این فرآینددر نهایت به ارزش ها مربوط می شود. ثالثا این ارزش ها ، ارزش های مردمانی است که تعلق به جهان غرب یا هر جهان دیگری ندارد.
میسرا، درواقع توسعه را فرایندی می داند که سبب شکوفایی کامل توانایی های ذاتی انسان می شود از این رو به نظر وی باید مدل توسعه یک کشور، هدف های سه گانه ی ، حقیقت ، خوبی وزیبایی را دنبال کند. از این سه مقوله در نگرش ها ، مذاهب ، عقاید وفرهنگ های مختلف ، برداست های متفاوتی متصور است . از این رو توسعه ای که بخواهد بر اساس این سه رکن صورت گیرد . مدل والگوهای آن نه وام گرفتنی است ، ونه تحمیل کردنی ، بلکه تنها توسط هر قوم وملتی ساختنی است .( همان ص 25)
توسعه روستایی
ادبیات توسعه روستایی تعاریف متعددی از توسعه روستایی را درخود دارد . هر چند این تعاریف مولفه های مشترک فراوانی را درخود دارند لیکن از تفاوت های مشهودی نیز برخوردارند که این اختلاف ناشی از بینش نظری وسطح تحلیل وبررسی اختیارشده برای تبیین موضوع می شود . برای تبیین مناسب تر فضای مفهومی توسعه روستایی به برخی از تعاریف مطرح شده اشاره می گردد.
دیاسن (Diasen) معتقد است توسعه روستایی راهبردی است که به منظور بهبود زندگی اقتصادی واجتماعی گروه خاصی از مردم (روستاییان فقیر) طراحی شده است . این فرآیند شامل بسط منافع توسعه در میان فقیر ترین اقشاری است که در مناطق روستایی در پی کسب معاش هستند . این گروه شامل کشاورزان خرده پا ، خوش نشینان وکشاورزان بی زمین است . (به نقل از ازکیا ، دیاسن ، 1368ص 73)
بانک جهانی در سال 1975 عنوان داشته ،توسعه روستایی راهبردی است که برای بهبود زندگی اقتصادی واجتماعی گروه های خاصی از مردم – روستاییان فقیر طراحی شده است . این امر متضمن انتقال منافع به افراد بسیار فقیری است که در نواحی روستایی در پی تامین معاش اند این گروه شامل کشاورزان خرده پا ، اجاره داران وافراد فاقد زمین می باشد. ( به نقل از ازکیا ، چمبرز، 1376ص 186)
عنایت الله برای توسعه روستایی از مولفه هایی چون افزایش باز دهی کشاورزی ، دگرگونی در نسبت های بیکاری ومیزان اشتغال ، دگرگونی در توزیع درآمده دگرگونی در مالکیت ارضی ، دگرگونی در هرم قدرت وتحول در الگوهای مشارکت درتصمیم گیری ، افزاش درتحرک اجتماعی که موجب تغییردر نظام قشر بندی وقدرت ونیز دگرگونی درشاخص هایی چون سطح تحصیلات ، دسترسی به امکانات آموزشی ، نسبت جمعیت به پزشک ، تعداد درمانگاهها ،وضع سکونت ،راههای روستایی ، برق رسانی ، تغذیه ونیز دگرگونی در ارزشها ، بارها وگرایش ها می گردد یاد می کنند.( به نقل از ازکیا، inay atallah، 1978ص 45)
یادآور(yadar) معتقداست افزایش تولید وبهره وری برابری در دسترس به فرصت های کسب درآمد ، دسترسی به خدمات عمومی ودسترسی به نهاده های تولیدی ،اشتغال سودمند ، اعتماد به نقش ، مشارکت مردم در فرآیندتوسعه و توازن بوم شناختی هدف های به یکدیگر وابسته های هستند که برداشت یک پارچه از توسعه روستایی را مطرح می نماید. ( به نقل از ازکیا ، یاد آور، 1365ص 94)
توسعه روستایی به نوین سازی جامعه روستایی می پردازد وآن را از یک انزوای سنتی به جامعه ای تغییر خواهد داد که با اقتصاد ملی عجین شده است . بنابراین هدف های توسعه روستایی در محدوده یک بخش خلاصه نمی شود . بلکه مواردی چون بهبود وبهره وری ، افزایش اشتغال ، تامین حداقل قابل قبول ، غذا ، مسکن ، آموزش وبهداشت را در برمی گیرد. ( به نقل از ازکیا ، مهندسان مشاور 1371 ص 30)
دربیان فضای مفهومی توسعه روستایی به این نکته نیز باید اشاره کرد در دوره اخیر توسعه روستایی در قالب توسعه مشارکتی که در بردارنده ابعاد توسعه روستایی یک پارچه و مشارکت مردم می باشد نیز مطرح شده است .
درنتیجه توسعه روستایی شامل فرآیند عمیقی از تغییرات درکل جامعه می باشد. این فرایند روشی برای افزایش فرصت های قابل دسترسی برای فرد وافزایش امکانات بهره وری از آنها است .
شاخص های توسعه روستایی
توسعه روستایی مفهوم پیچیده وچند بعدی است وشرایط جریانات روستایی را نمی توان به وسیله یک معیارتنها توصیف کرد . برای پوشش دادن به مفاهیم مختلف توسعه روستایی احتیاج به یک مجموعه کلی از شاخص هاست .
در رابطه با تعداد مطلوب شاخصها ، هیچ ضابطه قرص ومحکمی نمی تواند وجود داشته باشد. برنامه ریزان معمولا فهرست کوتاهی از شاخصها را ترجیح می دهند که قابلیت عرضه کردن سریع چشم انداز اقتصادی از توسعه را داشته باشد. به چند چهار نمونه از شاخص های روستای اشاره می کنیم .
1- جمعیت ومهاجرت(population and migration)
براثر رشد بی سابقه جمعیت که تاحدودی دستاوردهای توسعه را از بین برده است . برنامه ریزی جمعیت عنصری حساس در برنامه ریزی برای توسعه اقتصادی واجتماعی به ویژه در کشورهای درحال توسعه شده است .
اطلاعات اساسی در زمینه توزیع جمعیت به تفکیک نواحی برای هر گونه تحلیل روستایی ضروری است . شاخصهای تغییرات جمعیت ومهاجرت جمعیت ، در ارزیابی جریانات قبلی وچشم اندازهای بعدی توسعه ، اهمیت کلیدی دارند. آمارهای جمعیتی به تفکیک سن ، جنس ، ناحیه ، مبنای توصیف یا پیش بینی های دقیق تری در مورد مشکلات چشم اندازهای توسعه روستایی است .اکثر تحلیهای نهایی ابعاد اقتصادی واجتماعی زندگی روستایی ، اغلب به اطلاعاتی در مورد سازمان اجتماعی در سطح خانوار ومحلی نیاز دارند. جهت پوشش دادن به محور جمعیت ومهاجرت می توان از شاخصهای زیر را نام برد .(ازکیا ،1384 ص 47)
- تراکم جمعیت - تغییر جمعیت - ساختار جمعیت
2- ساختار وعملکرد اقتصادیmance) (Economic structure and perf
برنامه ریزی صحیح جهت رشد وتوسعه اقتصادی مستلزم شناخت ویژگیهای نیروی انسانی وتامین مشاغل مورد نیاز جامعه است و تامین شغل برای کلیه افرادی که هر ساله وارد بازار کار می شوندوتوزیع صحیح آن نسبت به نیازهای جامعه، باید پایه واساس هر برنامه ریزی قرارگیرد . تضمین وبهبود اشتغال روستایی کافی ، یکی از اهداف اصلی سیاست های روستایی است . بنابراین داده های نرخ اشتغال ورشد ارزش افزوده یا نرخ مشارکت نیروی اکار ونرخ بیکاری ، متغییرهای کلیدی برای ارزیابی وضعیت دور نمای توسعه روستایی است . همچنین بهره وری ومحاسبه آن جهت برنامه ریزی برای استفاده بهینه از منابع وعوامل تولید به خصوص نیروی انسانی بسیار مهم است . از طرفی بدون سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی روستا ، امکان رشد وتوسعه بخش های مختلف کاهش می یابد ودچاررکود خواهد شد. درکل برای بررسی ساختار اقتصادی و عملکرد آن در روستا می توان از شاخص های زیر استفاد ه کرد.(ازکیا ،1384 ص 49) – اشتغال – سهم بخش های اقتصادی – بهره وری – سرمایه گذاری
3- بهزیستی وعدالت اجتماعی
ایجاد عدالت اجتماعی وبهزیستی از جمله از بین بردن شکاف در آمد وثروت میان افراد جامعه به خصوص روستایی وشهری بی عدالتی بین تولید کنندگان محصولات کشاورزی که در دست مصرف کنندگان شهری استثمارمی شوند، آگاهی مردم نسبت به حقوق خود ، دسترسی به خدمات اجتماعی ( مسکن ، آموزش ، تغذیه ، بهداشت ، وامنیت ) همه وهمه تاثیر غیر قابل انکاری بر توسعه می گذارند . بنابراین بررسی موضوعات کلید فوق در فرآیند برنامه ریزی ، کمک شایانی به برنامه ریزان وسیاست گذاران توسعه روستایی می کند. درکل می توان محورهای زیر را برای پوشش دادن موضوعات بهزیستی وعدالت اجتماعی در نظرگرفت.(همان،1384ص 52) - درآمد – مسکن – آموزش – بهداشت – امنیت – تغذیه – مشارکت
4- محیط وپایداری (Environment and sustainability)
درصورتی که به توسعه ، به خصوص توسعه روستایی ازدیدگاهی سیستماتیک نگریسته شود ، محیط وطبیعت هم درون داد (input)وهم برون داد (output) آن خواهد بود ، به طوری بهبود وضعیت محیط زیست باعث افزایش بهره وری در کشاورزی ، شیلات ، جنگل ها ، کاهش هزینه های بهداشتی ، بهبود تامین غذای جامعه و در نتیجه بهبود سطح زندگی می شود واز طرف دیگر عوامل مختلفی نیز بر روی محیط زیست تاثیر می گذارند.(همان،1384ص 59)
موانع توسعه روستایی
نظریه خرده فرهنگ دهقانی به مثابه مانع توسعه
به اعتقاد راجرز درجریان دگرگونی وتوسعه روستاها ، شناخت وآگاهی از خصوصیات فرهنگی دهقانان از اهمیت به سزایی برخوردار است ، برنامه های دگرگونی اجتماعی در روستا اگر بر پایه شناخت ارزشها ، وجهه نظرها وانگیزه های دهقانان استوار نباشد، شکست خواهد خورد. روستاها و روستاییان از لحاظ شیوه ها وزمینه های پذیرش دگرگونی بسیار متنوع هستند ودرنهایت هر کدام از این اجتماعات نیز منحصربه فرد می باشند. مجریان برنامه های توسعه روستایی باید مکان و ویژگی های فرهنگی وجمعیتی گیرندگان برنامه های خود را بدقت در نظر داشته باشند.
علیرغم تنوع اقوام روستایی ، می توان درباره دهقانان – به مثابه گروهی متمایز از سرمایه داران ارضی وشهرنشینان – پاره ای ویژگیهای کلی را که دراکثر فرهنگ ها مصداق دارد، ذکرنمود. درمیان خرده فرهنگ های دهقانان تشابهات معینی وجود دارد واین امر نه تنها در میان دهقانان یک کشور بلکه در کشورهای مختلف نیز مصداق دارد.(همان ، 1384،ص 118)
راجرز به ده عنصر اصلی از عناصر خرده فرهنگ دهقانی به شرح ذیل اشاره می کند.
1- عدم اعتماد متقابل در روابط شخصی 2- فقدان نو آوری 3- تقدیرگرایی 4- پایین بودن سطح آرزوها وتمایلات 5- عدم توانایی چشم پوشی از منابع آنی به خاطر منافع آتی 6- کم اهمیت دادن به عامل زمان 7- خانواده گرایی 8- وابستگی به قدرت دوست 9- محلی گرایی 10- فقدان همدلی (همان ،1384،ص 121)
عقیده خیرمحدود (Limited good) به مثابه مانع فرهنگی توسعه
ازمیان جامعه شناسان عمده ای که در باب موانع فرهنگی توسعه مطالعه کرده اند باید به فاستر[1] اشاره کرد فاستر بر اساس مطالعات میدانی خود در یکی از روستاهای مکزیک متوجه شواهدی از عقاید محافظه کارانه وفقدان علاقه در بهره برداری از فرصت های جدید اقتصادی واجتماعی در میان دهقانان گردید. بر این اساس او یافته هایش را تعمیم بخشید ومعقتد شدکه بینش دهقان درباره دنیا، نسبت به سایر قشرها کاملا متفاوت است . به اعتقاد فاستر یکی از دلایل عدم اعتماد متقابل در روابط شخصی در میان دهقانان را باید ناشی از تصورخیر محدود دانست. دهقانان می پندارندکه همه چیزهای مطلوب زندگی ( زمین ، ثروت ، تندرستی ، دوستی ، عشق ، قدرت وامنیت ) محدود بوده ومقدار موجود را با توجه به قدرت دهقان نمی توان افزایش داد . بدین ترتیب با توجه به محدودیت نعمت ها ونظام بسته ( در نتیجه انزوای جغرافیایی وسایر عوامل ) منطقا پیشی گرفتن هرفرد به قیمت ضرردیدن دیگری تمام می شود . این جهت گیری معرفتی یعنی کیک محدود است وظرف آن نیز غیرقابل انبساط- به بدگمانی دهقان از همسایه همیشه گرسنه اش منجرمی شود. بنابراین اگر فردی تلاش کند که سهم بیشتری از کیک را بخورد ازسهم سایر همقطارانش کاسته می شود.(همان ،1384،ص 142)
فاستردرادامه بحث خود می گوید، اگر دهقان دنیای خود را طوری می بیندکه درآن نعمت محدود وغیرقابل گسترش است ، منطق چنین حکم می کند که امنیت خود را از طریق حفظ موقعیت خود درنظم سنتی اشیا به حداکثر برساند. از لحاظ نظری دو راه برای مردمی که خود را در وضع تهدید شده بر اثر وجود تصور خیرمحدود می بینند، وجود دارد : اول اینکه به همکاری وتعاون پرداخته و اختلافات شخصی خود را از بین برده و علیه هر گونه فرد گرایی جرائم قانونی وضع کنند، دوم اینکه راه مخالف ، یعنی فردگرایی لگام گسیخته را که در آن هر کس به فکرخویش است ، دنبال کنند.(همان ،1384،ص 123)
دیدگاه نوسازی
ازمیان تلاشهای متعددی که توسط نظریه پردازان نوسازی صورت گرفته ، کارل نیل اسملسر که براساس مفهوم تمایزات ساختی قراردارد از همه دقیق تر است . به عقیده وی در یک جامعه پیشرفته تمایزات ساختی یا تفکیک کار کردی عناصر ساختی به طور کامل صورت گرفته است ، در حالی که جوامع توسعه نیافته فاقد چنین تفکیکی هستند . پس تغییر روی تفکیک متمرکز شده است و آن فرایندی است که طی آن واحدهای اجتماعی مستقل وتخصصی شده به جای واحدهای سنتی استقرارمی یابند. اسملسر معتقد است که حالت تخصصی شدن در زمینه های مختلفی نظیر اقتصاد ، خانواده ، نظام سیاسی ونهادهای مذهبی به وجود می آید. مدلی که اسملسر توسعه اقتصادی ارائه می دهد، توصیف تحولات اجتماعی است که با توسعه اقتصادی پیش می آیند . از نظر اسملسر توسعه اقتصادی در زمینه های زیر صورت می پذیرد.
1- نوسازی تکنولوژی که منجر به تغییر تکنیک های ساده وسنتی وکاربرد دانش علمی می شود. وجامعه در حال توسعه از وضع ساده وقدیمی به سوی کاربرد دانش علمی پیش می رود.
2- درزمینه کشاورزی ، جامعه در حال توسعه، جامعه ای است که ازحالت زراعت در حد معیشت به طرف تولید محصولات کشاورزی برای تجارت پیش می رود واز ویژگیهای آن توسعه کارمزدوری است.
3- دز زمینه صنعت از حالت استفاده از زور بازوی انسان ونیروی حیوان به جانب صنعت یعنی استفاده ازکارگران مزدبر در کنار ماشین هایی که با سوخت به حرکت درمی آیند، می رود.
4- از نظر بوم شناختی ، جامعه در حال توسعه جامعه ای است که از جامعه دهات و مزارع به طرف توسعه شهرها و اجتماعات شهری در حرکت است .
این چهار مشخصه گاهی دریک زمان و گاهی در زمانهای مختلف وجود خواهند داشت . با این وجود این چهار جریان ساخت اجتماعی جوامع سنتی را به شیوه یکسانی تحت تاثیر قرار می دهند. در اثر این جریانات ما شاهد تغییرات شگرفی در زمینه های مختلف در میان یک ملت نوظهور خواهیم بود. (همان ،1384،ص 70)
توسعه وسایل ارتباط جمعی در جهان سوم با نظرات دانیل لرنر مرتبط است که در سال ۱۹۵۰ طرح تحقیقاتی خویش را با مساعدت موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه کلمبیا در شش کشور ایران، ترکیه، لبنان، مصر، سوریه و اردن به انجام رساند که حاصل آن انتشار کتابی با عنوان «گذار از جامعه سنتی؛ نوگرایی خاورمیانه» در سال ۱۹۵۸ می باشد. لرنر در کتاب خویش تجدد ونوگرایی را معادل توسعه دانسته و آنرا با چهار متغیر مرتبط می داند:
- افزایش میزان شهرنشینی
- گسترش سواد
- دسترسی مردم به وسایل ارتباط جمعی
- افزایش میزان مشارکت سیاسی و اقتصادی مردم
لرنر لازمه دگرگونی را سه تحرک جغرافیایی، اجتماعی و روانی افراد می داند و به نظر او تحرک جغرافیایی روستائیان به سوی شهرها باعث تحرک اجتماعی از طریق سوادآموزی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی می شود که نتیجه ی آن نوعی تحرک روحی و «همدلی» و آمادگی برای ایفای نقشهای جدید اجتماعی و مشارکت اقتصادی و سیاسی است.
شرام نیز اهمیت کاربرد وسایل ارتباط جمعی را در دگرگونی های جهان سوم بویژه در کشاورزی، بهداشت، سواد و آموزش مورد تایید قرار می دهد.
استفاده از وسایل ارتباط جمعی برای توسعه ، به ویژه توسعه روستاها ، ابتدادر کشورهای غربی وبه وسیله رادیو آغاز شد. درسال 1933 ، دولت ایتالیا نخستین تجربه استفاده وسیع از رادیو را برای توسعه آغاز کرد. در آن سال یک فرستنده رادیویی ، مخصوص روستاییان تاسیس شد که خدف آن ، توسعه کشاورزی ، به ویژه دستیابی به خود کفایی تولید گندم بود. ظرف پنج سال ، تعداد مراکز شنود رادیویی در روستاهای ایتالیا به 14000 رسید (به نقل از کلانتری وروشنفکر- آلبر، 1365- 18-19). روستاییان در این مراکز تجمع کرده و با راهنمایی یک رابط ، ضمن شنیدن برنامه های رادیویی ، به بحث وگفت وگو درباره برنامه پخش شده ، می پرداختند.
درمدت 60 سال گذشته ، تجربیات متنوع و گرانقدری در کشورهای درحال توسعه ، در زمینه استفاده از رادیو درجهت توسعه کسب شده است وهنوز هم با توجه به گستردگی پوشش رادیویی و ارزانی گیرنده های رادیویی ، این رسانه یکی ازمهم ترین ابزارهای ارتباطی، آموزشی وتوسعه ای در کشورهای توسعه نیافته است . به عنوان مثال ، برنامه های باعنوان مانوف بین سالهای 1975تا 1978 در فیلپین و اکوادور در مورد تغذیه پخش شد . آژانس تبلیغاتی مانوف با پخش پیام های کم هزینه وکوتاه مانند مایع مغذی با کم آبی بدن مقابله می کند به مبارزه با اسهال کودکان پرداخت (به نقل از همان – کولاکو، 1983).
درزمینه توسعه روستایی وکشاورزی ، یکی از مهم ترین کارکردهای آموزشی وسایل ارتباط جمعی می تواند تغییررفتاری معین وترویج روش خاصی از کشت و پرورش دام ، آموزش شیوه های نوین کشاورزی ، بهداشت ، تربیت نیروهای تخصصی و... باشدکه با توجه به پوشش گسترده رایدو وارزانی دستگاه های گیرنده آن ، رادیو می تواند نقش مهمی درزندگی اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی مردم روستایی و مباحث آموزشی ایفا نماید . البته نمی توان انتظار داشت که آموزش از طریق رادیو همان نتایج مورد نظر آموزش چهره به چهره را داشته باشد. بنابراین رادیو در بخش آموزش باید به آموزش های غیرمستقیم بپردازد و با ارائه نقش تشویق کنندگی ، افراد را به فراگیری آموزش ومهارت های لازم راهنمایی کند. البته ، به طور کلی استقبال افکار عمومی از برنامه های آموزشی زمانی صورت می گیرد که مجموعه عوامل و شرایط دیگر اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و... نیز فراهم باشد.
هند از جلمه کشورهایی است که درزمینه استفاده از رادیو درجهت اهداف ملی وتوسعه ای، بالاخص توسعه روستایی فعالیت های چشمگیری داشته است. از 1956با تاسیس 144 باشگاه رادیویی در روستاهای آن کشور ، نخستین طرح استفاده اختصاصی از وسایل ارتباط جمعی برای توسعه ، در آنجا آغاز شد. هر باشگاه از 20 عضو که اکثراًاز رهبران عقاید در روستا بودند، تشکیل می گردید. آنها در ساعات به خصوصی در اتاق شنود رادیو در روستا تجمع کرده و برنامه ای را که دارای مباحث کشاورزی ، بهداشتی و سایر مقوله های توسعه بود گوش می کردند وپس از آن پایان برنامه ، درباره مباحث مطرح شده به گفت وگو می پرداختند.برای دوسویه کردن ارتباط، در تمام این روستاها صندوق های پست نصب شده بود و از شنوندگان خواسته می شد که با رادیو مکاتبه کنند. این طرح ، بعدها چنان گسترش پیدا کرد که ظرف 15سال حدود 25 میلیون روستایی را زیر پوشش قرار داد ( به نقل از همان – رشید پور ، 1348 : 106- 305) اجرای این طرح در هند ، موفقیت بسیاری در پی داشت . ارزانی وسهولت دسترسی به رادیو سبب شد که دولت هند سرمایه گذاری سنگینی بر روی آن بکند وبا افزایش تعداد ایستگاه های رادیویی و برنامه های رادیویی گام های بزرگی در آبادانی روستا بردارد. (به نقل از همان – سینها ، 1384؛ ایندیا ، 1990؛ یونسکو، 1992و سینگهال ، 1989).
ساروخانی معتقداست : رسانه ها ، به ویژه رادیو درجهان سوم باید به تولید شخصیت انتقالی به بیان لرنرو رهبران فکری به نظر راجرز بپردازند. بنابراین ، انتقال جامعه به عصر جدید ، بازساخت ارزش ها وحرکت در بستر سنت های اجتماعی از مهم ترین رسالت های رسانه ای ، به ویژه رادیو برای جهان سوم است. رسانه رادیو، تولید ذهنیت معطوف به توسعه را درعرصه های زیر برعهده می گیرد:شکستن انفعال ناشی از قدرگرایی یا دولت نگری که هردو به کوچکی و ناتوانی انسان می انجامد . انسان هایی که فقر را جبری ، ناشی از سرنوشت ومحتوم می دانند، خود به بازتولید فقر می پردازد . هم آنان که دچارکرختی ناشی از دولت نگری هستند، نیز چنین اند. چشم به دولت داشتن، همه چیز را از دولت مرکز خواستن ، تکرار جاودان دور باطل فقراست.( به نقل از کلانتری و روشنفکر – ساروخانی ، 1382، 13)
رمضانی (1378) به نقل از مک انانی پنج شکل مختلف به کارگیری رادیو درتوسعه را به شرح زیر بیان می کند:
سخن پراکنی باز: این الگو در بیشتر کشورهای درحال توسعه رایج است ودر آن تنها بخش کوچکی از محتوای رادیو به برنامه های آموزشی اختصاص می یابد. قلمروهای موضوعی زیر پوشش این برنامه ها شامل مواردی همچون : کشاورزی ، بهداشت ، خانه داری ، سواد آموزی ونظایر آن می باشد. به طور معمول چنین برنامه هایی دو تا سه بار در هفته پخش شده ونمونه های آن در تمام دنیا به زبان های مختلف وموقعیت های گوناگون وجود دارد ولیکن درتمامی دنیا دارای یک الگوی یکسان هستند.
رادیوی آموزشی : رادیو به عنوان بخشی از نظام آموزش رسمی به کار می رود . هر مدرسه یا کلاس درس دارای یک گیرنده رادیویی است ودانش آموزان به عنوان بخشی از جریان آموزشی به برنامه های آن گوش فرا می دهند.
مجمع رادیویی روستایی : دهقانان هرهفته برای شنیدن اطلاعات خاصی ( بیشتر کشاورزی ) از رادیو محلی تجمع نموده و سپس در مورد محتوای آن به بحث می پردازند. این مباحث بیشتربه انجام فعالیت یا اتخاذ تصمیمی خاص در مورد موضوع برنامه صورت می گیرد.
مدارس رادیویی : یکی از وسیع ترین راهبردهای به کارگیری رادیو در توسعه روستایی از فعالیت رادیویی یک منطقه روستایی کوچک در کلمبیا به نام سوتاتنزا نشئت می گیرد که براساس آن وانتقال آنچه که آموزش جامع پایه خوانده می شد، یک سازمان ملی تشکیل شد . این مفهوم نه تنها دربرگیرنده مهارت های ذهنی و خواندن ونوشتن بود، بلکه متضمن ژرف نگری درمفهوم هویت وارزش کشاورز و خلق یک انسان جدید نیز می باشد.
راهبرد تحرک : روشی است که گفت وگو میان اعضای یک اجتماع را بر می انگیزد؛ که به مشارکت آنها در توصیف مسائل توسعه منجرمی شود.این راهبرد، متضمن ایجاد روش هایی به منظور بسیج مردم جهت انجام اقدامی مشترک برای غلبه بر مشکلات نیز می باشد.این روش ریشه در تلاش های گروهی فرانسوی دارد که در اوایل دهه 1960درراهبردهای توسعه به کار گرفته شدوتاحدودی در آمریکای لاتین وغرب آفریقا اهمیت یافت ( به نقل از کلانتری و روشنفکر- رمضانی ، 1374).
نتیجه:
تلاشهای مربوط به استفاده از تکنولوژی ارتباطی در فرایند توسعه ابتدا با استفاده از رادیو آغاز شد. هنوز این رسانه ارزان و با انعطاف بیشتر از سایر رسانه ها در پروژه های توسعه مورد استفاده قرار می گیرد و تقریباً سه چهارم سکنه کشورهای در حال توسعه از رادیو استفاده می کنند. پیشرفت رادیو تاثیر چشمگیری در افزایش اطلاعات و آگاهی های مردم بالاخص روستائیان در سراسر جهان برجا گذاشته است. اطلاعات سریع، به موقع و دقیق یک عنصر ضروری برای مبارزه با شایعات یا کاهش امکان بروز خشونت است.
رادیو بعلت حجم کم، داشتن نیروی اقناع و نفوذ فراوان، نیروی مزیتی و غافلگیر کننده، دامنه انتشار وسیع و قابل استفاده بودن آسان در فرایند توسعه می تواند نقش ارزنده ای داشته باشد. اگر چه تجربیات کشورهایی نظیر سنگال و غنا حکایت از شکست در استفاده از رادیو در مسیر توسعه دارد،اما موارد موفقیت آمیز فراوانی نیز وجود دارد.
نویسنده: رضادمیرچی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم ارتباطات
منبع :
کلانتری، عبدالحسین ،روشنفکر، پیام ، سیاست گذاری رسانهای و توسعه رسانه ، دفتر پژوهش های رادیو،1386
نظرپور،محمدنقی ، ارزشها وتوسعه ، 1378
ازکیا ، مصطفی ، جامعه شناسی توسعه و توسعه نیافتگی روستایی ایران ، 1370