ابزارهاي هنری در روابط عمومی
خوانندگان و مخاطبان اين مطلب همگي تعاريف روابطعمومی را به خوبي ميدانند، بنابراين نيازي به بازگويي كاركردها و اهداف نهاد روابطعمومی نيست. از سوي ديگر گيرايي و قدرت نفوذ و جذب ابزارهاي هنري هم بر هيچكس پوشيده نيست، هنر در فطرت آدمي جاي ميگيرد بنابراين تاثير روشهاي هنري پايدارتر و ماندگارتر هست. اگر بنياديترين كاركرد روابطعمومی را تلاش براي برقراري ارتباط دو سويه بدانيم هنر بستر مستعدي براي پيريزي يك پيوند مستحكم است.
اگر از نظريه «هنر براي هنر » كه جامعيت ندارد بگذريم رسالت همه هنرها، انتقال پيام و مفاهيم به مخاطبان است، براين پايه در قرن بيستم شاخهاي از هنر صرفا باهدف برقراري ارتباط تصويري با عنوان گرافيك تعريف شده است و جايگاهي براي آموزش آكادميك آن در دانشگاهها، آموزشگاهها مشخص شده است.
بررسي روابطعمومی در سپهر هنر فرصتي جداگانه و فضايي گستردهتر از اين مقاله نياز دارد. چراکه ظرفیت بهرهمندی از هنر در روابطعمومی بسیار گسترده است و همه روشهای هنری در انتقال مفاهیم را دربرميگیرد. به کارگیری هنر ارتباط تصویری و عکاسی در انتشار نشریه و منابع مکتوب ، بهرهمندی از امکانات تئاتر، هنر هفتم یعنی سینما و رسانهی تصویری فراگیری چون تلویزیون، استفاده از روشهای تصویری در فضاهای دو بعدی همچون پوسترها و بیلبوردهای گرافیکی، طراحی صفحات وب در فضای اینترنت، طراحی چندرسانهای در قالب ارایه لوحهای فشرده ، امکانات سه بعدی مجازی مانند پویانماییها (انیمیشن ) و دستمایههای سه بعدی حقیقی همچون تندیس، لوح تقدیر و دکوراسیون مراسمها همگی دامنه گسترده روابط عمومی در بستر شیوههای هنری هستند. با این مقاله به پشت صحنه یک مراسم رسمی گام ميگذاریم و نگاهی به جنبههای گوناگون تندیس ، لوح تقدیر و دکوراسیون مراسمها مياندازیم.
تندیسگری یا مجسمهسازی یکی از هنرهای کهن و برجسته آدمي است. برای تعریف تندیس ابتدا باید حجم را تعریف کرد. حجم شکلی سه بعدی است که کمیتی از فضا را اشغال ميکند و تندیس آفرینش یک حجم بیانگر است بنابراین هر حجميتندیس نیست مگر آنکه مفهوميرا در برداشته باشد.
در یک دسته بندی ساده تندیسها از دید اندازه به 2 گروه تندیس و تندیسک (تندیس کوچک) بخش ميشوند. تندیسها یا همان مجسمهها عموما بزرگتر از اندازه واقعی و انسانی ساخته ميشوند تا شاید مفهوميکه دربردارند برجستهتر و نمایانتر شود، از سویی مجسمهها به عنوان مولفهای از محیط شهری متناسب با مختصات فضا، ابعاد بزرگتری از اندازه واقعی پیدا ميکنند. اما تندیسهای کوچک (تندیسک) برمبنای کارکردشان در اندازههای کوچک طراحی و ساخته ميشوند.
تندیسک Statuette
آنچه امروزه در عرف رایج، تندیس خوانده ميشود از دید فنی و آکادمیک تندیسهای کوچک یا همان تندیسکها هستند. تندیسک به مجسمههایی گفته ميشود که آنقدر کوچک و کم وزن هستند که به راحتی یک انسان بتواند آنها را بردارد و با خود جابه جا کند. ارتفاع تندیسها معمولا بین 25 تا 40 سانتیمتر است و پهنای متداول آنها بین 10تا 15 سانتیمتر است بنابراین تندیسها بهطور معمول حالتی عمودی دارند. پیکرههای بزرگ هیچکدام از این محدودیتهای تندیسهای کوچک را ندارند.
فلسفه و کارکرد
تندیسهای کوچک هم همچون پیکرههای بزرگ، پیشینه در گذشتههای دور تاریخ آدمي دارند و تنها به تناسب فلسفه پیدایش و کارکردشان در اندازههای کوچک تر آفریده شدهاند. برپایه آثار به دست آمده، نخستین تندیسهای کوچک فلسفه آیینی و مذهبی داشتهاند به گونهای که گاه به شکل یک بُت یا نماد یک الهه پدیدار شدهاند. آفرینش یک مجسمه کوچک به عنوان یک عروسک برای بازی کودکان از کارکردهای سنتی و کهن تندیسهای کوچک است و گاهی تندیسهای کوچک به عنوان ماکت موجودات یا آدمک نقش مهرههای یک بازی مثل شطرنج را برعهده گرفتهاند.
تندیسهای کوچکی که امروز در عرف رایج به عنوان تندیس شناخته ميشوند برای یادآوری و گراميداشت یک رویداد تاریخی یا به عنوان یادبود یک آیین بزرگداشت، همایش و یا نشان برتر یک جشنواره ساخته ميشوند. در مورد اخیر گاه یک تندیسک چنان اعتباری ميیابد که نماد شاخص هویت یک جشنواره ميشود. این کارکرد فرهنگی تندیسهای کوچک است، امروزه تندیسکها کارکرد تجاری هم یافتهاند،گسترش فضای رقابت، پیشرفت فناوری و گسترش زمینههای ارتباط با مخاطبین، روز به روز اهمیت روشهای هنری در تبلیغ کالا را افزایش میدهد. در این راستا گاه نامواره (لوگو تايپ) ، نشان(آرم) يا نماد و زمینه فعالیت مؤسسه یا نهاد به شکل یک تندیس کوچک نمایان ميشود و گاه کالا و محصول شرکت در قالب یک تندیسک رخنمایی ميکند و بدین ترتیب یک تندیس در تزیینات یک فضا جایگاهی برای یک تبلیغ تجاری تعریف ميکند.
در ایران برخلاف بسیاری از سرزمینهای دیگر هیچگاه بتپرستی رواج نداشته است، آثار حجمي كوچك كه از دورههای مختلف فلات ایران بهدست آمدهاند بیشتر کاربرد ظرف، جنگ افزار، وسایل سوارکاری، لوازم آرایش، قطعات نذری و .. را داشتهاند و به نظر ميرسد تندیسک تنها در دوره معاصر ایران با همان کارکردهای فرهنگی و تجاری شناخته ميشود.
سبکهای طراحی تندیس
از دید سبک هنری، تندیسکها همچون پیکرههای بزرگ در قالب سبکهای مختلف هنری ساخته ميشوند، از این رو تندیسهای کوچک گاه واقعگرا هستند گاه صورتی انتزاعی دارند. اما بیشتر آنها بصورت نمادگرا مفاهیم را بیان ميکنند، گاهي هم در طراحي از تركيب مؤلفههاي واقعگرا، نمادين و انتزاعي بهره گرفته ميشود.
تندیسکهایی که پیکره یک موجود را به نمایش ميگذارند گاه تمام قد ساخته ميشوند و گاه به صورت یک سردیس یا نیم تنه رخنمایی ميکنند.
دستهای از تندیسکها بصورت همه جانبی طراحی ميشوند یعنی مؤلفه اصلی آنها وجود مستقلی در فضا دارد، اما در گروه دیگری از تندیسکها عنصر اصلی به صورت نقش برجسته یا حک شده بر یک زمینه به نمایش درميآید.
گاهی به جای مؤلفههای تصویری، نوشتار عنصر اصلی یک تندیس ميشود. گاه عناصر تصويري و نوشتاري باهم در تركيب تنديس جاي ميگيرند.
روشهای اجرایی(تکنیکها)
در ساخت تندیس و پیکره به طورکلی 3 روش اجرایی وجوددارد:
الف)کندهکاری(حجاری). در این روش پیکرهتراش کار خود را با تودهای از مادهی جامد مثل سنگ یا چوب آغاز ميکند و در روند کاستن از آن توده به شکل مورد نظرش ميرسد.
ب)شکلدهی.در این روش با افزودن و شکل دادن به ماده حجم کلی مورد نظر به دست ميآید. انواع مواد حجمپذیر چون موم، گچ، گِل و... را ميتوان در این روش به کار گرفت.
پ)جفتکاری.در این روش هنرمند اجزا تندیس را جداگانه ميسازد و گاه قطعات پیش ساخته یا اشیای یافته و آماده را به کمک جوشکاری، لحیمکاری، پرچ کردن، میخ کردن، چسبانیدن، و غیره به هم پیوند ميدهد تا شکل نهایی کامل شود. بنابراین تندیس با این روش لزوما از یک ماده همگن ساخته نميشود.
تندیسهای ساخته شده به روشهای شکلدهی و جفتکاری را ميتوان با اسلوب قالبگیری و ریختهگری به آثار مقاوم و ماندنی بدل کرد.
درساخت تندیسهای کوچک هر سه روش به کار ميآید اما اغلب از روش سوم یعنی جفتکاری بهره گرفته ميشود. دلیل اصلی آن لزوم تکرار تندیسکها است که به جز در موارد استثنایی تندیسهای کوچک به صورت تک ساخته نميشوند، به همین دلیل اگر تندیسکها به صورت یک تکه هم ساخته شوند، از شکل اصلی یک قالب تهیه ميشود و بوسیله ریختهگری و قالبگیری تکرار ميشود.
البته پیشرفت فناوری و ابداع ابزارهای نوین بسیاری از محدودیتها را از بین برده است. به عنوان نمونه هنرمند ميتواند با استفاده از دستگاه پانتوگراف بوسیله روش کندهکاری یکبار تندیسی بیافریند و تکرار آن را به دستگاه بسپارد، اصول کار پانتوگراف همان است که در کلید سازی برای ساخت یک کلید از روی یک کلید دیگر به کار گرفته ميشود. یا اینکه از ابتدا طرح در یک نرم افزار به صورت سه بعدی طراحی ميشود و یک دستگاه CNC تراشِ سه محور، شکل مورد نظر را به وجود ميآورد و به هر تعداد امکان تکرار آن را دارد.
با توجه به فلسفه ساخت تندیسکها و سبکهای اجرایی آنها ميتوان گفت ساخت تندیسهای کوچک از سپهر هنر مجسمه سازی فراتر رفته است و در اغلب موارد تندیسک حاصل بهرهگیری از دست کم سه زمینه هنری یعنی مجسمه سازی، ارتباط تصویری(گرافیک) و طراحی صنعتی است. در مرحله طراحی لزوم ارتباط تصویری با مخاطب در فضای فرهنگی یا تجاری اهمیت طراحی گرافیک تندیسهای کوچک را برجسته ميکند. طراحی مبتنی بر کارایی در ساخت تندیسک اهمیت فراوان دارد که در حوزه طراحی صنعتی تعریف ميشود اما در مرحله اجرا مجسمهسازی و طراحیصنعتی نقش تعیینکنندهای را پیدا ميکنند. در فضای تندیسهای برخاسته از فرهنگ ایرانی جدای از طراحی،در مرحله اجرا از هنرهای سنتی از قلم زنی، منبت تا مرصع و جواهرنشانی جایگاه پیدا ميکنند.
مواد اولیه
دامنه گستردهای از مواد اولیه در ساخت تندیس به کار ميآید. از گروه فلزات بیشتر از برنج، برنز، مس، استیل و در مواردی طلا، نقره فولاد و آلومینیوم استفاده ميشود، موادی چون چوب، سنگ، شیشههای کریستالی، سفال، سرامیک، گچ، مواد پلیمری و پلکسیگلاس در ساخت تندیسها به کار ميآیند. گزینش مواد اولیه تابع نوع طراحی، برآورد هزینه، برآیند سلیقه هنرمند و درخواست سفارش دهنده، اصول ساخت تندیس وتناسب با محتواي موضوعي تنديس.. است.
یکی از شاخصترین ویژگیهای تندیسکها جلوهگری و رخنمایی آنها است، به همین دلیل در ساختار آنها از موادی بهره گرفته ميشود که بازتاب گیرا و جذابی داشته باشند روکشهای طلا ونقره که با آبکاری روی قطعات مينشینند، کاربرد مواد شفاف و براق چون کریستال ، پلکسيگلاس جلای چشم نوازی به تندیسها ميبخشد.
گاهی نفیس بودن و ارزش مادی تندیس هم مورد توجه قرار ميگیرد در این حالت به کاربردن مواد گرانقیمت چون طلا و مرصعکاری با گوهرها زینتی و سنگهای گرانبها با هدف بالابردن ارزش مادی اثر انجام ميشود.
بزرگداشت یک شخصیت یا یک رویداد افتخارآفرین نیازمند یک سند فاخر و ارزنده برای ثبت در حافظه اجتماع و تاریخ است. مدالها و نشانها از گذشتههای دور تاکنون به عنوان ابزار ثبت افتخار قهرمانان به کار ميرود. نقش برجستههای تصویری و گزارشهای نگارش یافته بر لوحهای بزرگ هم رسالت ثبت رویدادهای تاریخی را داشتهاند.
امروزه از این ابزارها با همان فلسفهي کاربردی بهرهگیری ميشود اما بهکارگیری لوحتقدیر يا سپاسنامه ، برای سپاس و بزرگداشت از شخصیتها متداولتر و مرسومتر است. سپاسنامه به طور معمول در یک آیین بزرگداشت اعطا ميشود بنابراین کارکرد یادبود آن مراسم را هم داراست.
گاهی یک مدرک تحصیلی یا حرفهای به صورت یک لوح ارزشمند و زیبا ارایه ميشود تا بستر مناسبی برای نمود ارزش و اعتبار آن مدرک فراهم شود.
اجزاي سپاسنامه
سپاسنامه شامل یک نوشتار زیبا روی یک زمینه مناسب است که اعتبار آن با مهر و امضای یک شخصیت حقیقی یا حقوقی یا یک نهاد با صلاحیت تایید ميشود. درونمایه نوشتار سپاسگذاری و گرامیداشت یک کار افتخارآفرین یا تایید بهدست آوردن یک جایگاه ارزشمند است.
انواع سپاسنامه
سپاسنامهها از نظر قالب ارایه به سه دسته دیواركوب، کتابی و رومیزی تقسیم ميشوند اما یک طراحی خلاقه سپاسنامهاي با 2 کارکرد رومیزی و کتابی را پدید ميآورد.
سادهترین و ابتداییترین گونه سپاسنامه بر پایه نگارش نوشتار روی یک برگ کاغذی است حاشیه این برگههای کاغذ معمولا به صورت چاپی و آماده با هنر تذهیب آراسته شده است. این برگهها عموما داخل قابهای خاتم قرار ميگیرند. لوحهای تقدیر کتابی با جلد گالینگور در سالهای اخیر رواج یافته است.
نگاه هنری مبتنی بر شاخصهای فرهنگ ایرانی دستاوردهای منحصر به فردی به نام سپاسنامههاي هنری پدید آورده است. خلاقیت در طراحی تزیینی و طراحی فنی، بهرهگیری از تکنیکهای گوناگون اجرایی و بهکارگیری ابزارهای پیشرفته و مواد اولیه متنوع به آفرینش دستاوردي میانجامد که جدای از یک لوح تقدیر، ارزش یک اثر هنری را هم دربردارد.
روشهای اجرایی(تکنیکها)
دسته اول و دوم قالبهای رایج و شناخته شدهای از سپاسنامه را دربرمیگیرند بنابراین شیوه اجرایی و مواد مصرفی آنها چندان خاص و ناشناخته نیست از این رو آنچه در پی میآید به لوحهای تقدیر هنری اختصاص دارد.
به طوركلي اين دسته از سپاسنامههاي نقشستان در فضاي هنرهاي سنتي و صنايعدستي ايران ارزيابي ميشوند يعني هم در طراحي تزييني برگرفته از هنرايراني هستند و هم دراصول اجراي لوحها از روشهاي متنوع سنتي و دستي بهرهگيري ميشود. اما طراحي كاربردي مبتني بر اصول طراحي صنعتي و همچنين به كارگيري تجهيزات پيشرفته دست هنرمند را براي خلاقيت بيشتر باز ميكند.
براي ساخت بخش اصلي لوح معمولا از 2 روش حك روي فلز برنج يا چاپ سيلك روي كاغذهاي تزييني كهنهنما بهرهگيري ميشود. بسته به قالب طراحي لوح از تكنيكهاي منبت و خراطي چوب تا ترمه بافي ، مرصع و جواهرنشانی و .. استفاده ميشود.
گاهي برخي از اجزا سپاسنامه يك مرحله پتينهكاري (كهنهنمايي) هم دارند.
مواد اولیه
از گروه فلزات بیشتر از برنج، برنز، مس، استیل و در مواردی طلا، نقره استفاده ميشود، موادی چون چوب، سنگ، شیشههای کریستالی، سفال، سرامیک، مواد پلیمری و پلکسیگلاس در ساخت لوحهاي تقدير به کار ميآیند. گزینش مواد اولیه تابع نوع طراحی، برآورد هزینه، برآیند سلیقه هنرمند و درخواست سفارش دهنده و.. است.
گاهی نفیس بودن و ارزش مادی سپاسنامه هم مورد توجه قرار ميگیرد در این حالت به کاربردن مواد گرانقیمت چون طلا و مرصعکاری با گوهرها زینتی و سنگهای گرانبها با هدف بالابردن ارزش مادی اثر انجام ميشود.
آفرینش یک دکوراسیون زیبا از طراحی فضا و لوازم آغاز ميشود و به ساخت دکور، چیدمان و نورپردازی ميانجامد. طراح دکوراسیون برپایه اصول تخصصی، دانش زیباییشناسی و با بهرهگیری از نبوغ و خلاقیت به آفرینش یک طرح ميپردازد. طراح تلاش ميکند در طراحی، خواستهها و نیازهای سفارشدهنده را برآورده کند و متناسب با کارکرد فضا طراحی کند. بنابراین گستره دانش و توان یک طراح دکوراسیون رشتههای گوناگون و گستردهای را دربرميگیرد. زیباییشناسی، جامعهشناسی، مطالعات فرهنگ، تاریخ، روانشناسی، محیط زیست ، معماری، طراحیصنعتی، ارگونومی و... همگی در این گستره ارزیابی ميشوند.
پس از آماده شدن طرح، مواد اولیه متناسب برگزیده ميشود و از تکنیکهای مختلف برای اجرای طرح بهره گرفته ميشود.
انواع دکوراسیون
بر پایه کارکرد فضا، دکوراسیون آن تعریف ميشود بنابراین دکوراسیون در یک تقسیمبندی کلی بر پایه کارکرد به شاخههایی چون تجاری، اداری، خانگی، نمایش، سینمایی، تلویزیونی، نمایشگاهی و... دسته بندی ميشود. ساخت دکوراسیون هریک از این فضاها طیف گستردهای از تخصصها و حرفهها را دربرميگیرد.
دکوراسیون بر مبنای طول مدت به کارگیری به 2 شاخه دائم و موقت تقسیم ميشود. فضاهای تجاری ، اداری و خانگی در دسته دائم قرار ميگیرند و دکوراسیون مراسم رسمی، غرفههای نمایشگاهی، دکورنمایشها، برنامههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی که در یک بازه زمانی محدود به کار گرفته ميشوند در دسته موقت جای ميگیرند.
ويژگيهاي دكورهاي موقت
فضای فعالیت روابطعمومی بیشتر دکورهای موقت را دربر ميگیرد. بازه زمانی کوتاه برای طراحی و اجرا، ضرورت جلوهگری و رخنمایی در یک فضای نسبتا محدود و.. از ویژگیهای شاخص گروه دکوراسیونهای موقت است. نورپردازي در اين گروه از دكوراسيون نقشي ويژه دارد از همين رو در دكورهاي سينمايي، تلويزيوني و نمايش يك مسؤول متخصص براي آن تعيين ميشود. نورپردازي نمايشگاهي هم تاثير بسياري در جذب مخاطبان و تاكيد روي مولفههاي موضوعي و محصولات دارد. اما در نورپردازي دكور مراسم رسمي گذشته از تمام مؤلفهها يك نكته درخور توجه است كه اين نكته به عنوان فوت كوزهگري اين فضا به شمار ميرود و آن بحث نور مزاحم است. نور مزاحم همان روشنايي نورافكنهاي تصويربرداري است، كه اگر درنظر گرفته نشود يك نور شديد حساب نشده تمام فضا را به هم ميزند. امروزه تصويربرداري مولفه جداناشدني از مراسم است بنابراين از ابتدا بايد آن را درنظر گرفت.
مولفه ديگر در طراحي دكور مراسم رسمي طراحي برپايه برنامه اجرايي مراسم است، بهگونهايكه جاي اشخاص حاضر در صحنه و ترتيب اجراي برنامه در دكور تعريف شود.
طراحي متناسب با معماري سالن در فضاي مراسم رسمي و دكورهاي نمايش(تياتر) اهميت بسياري دارد. چراكه امكانات سالنها، طراحي معماري، ارتفاع صحنه، چيدمان صندليهاي تماشگران و حاضران، موقعيت آنها نسبت به صحنه و فاصله آنها از دكور متفاوت است دكوراسيون صحنه يا مراسم بايد به گونهاي تعريف شود كه هرچه بيشتر براي تمام افراد حاضر در سالن در موقيتهاي مختلف گويا و قابل درك باشد.
ابزارهاي هنری در روابط عمومی - نویسنده : مسعود صادقي
منبع کاوشگران روابط عمومی