اصولا مدیرروابط عمومی باید دارای ویژگی های خاص باشد یک سری شرایط کافی ویک سری شرایط لازم را دراین باره می توان مطرح کرد .

شرایط لازم شامل تحصیلات متناسب وتجربه کاری کافی است اما شرط کافی داشتن شخصیت وروحیه هنری وجستجوگرانه است واین مشخصه باید تست شود . درکتاب شغل مناسب شما چیست ؟ شش نوع شخصیت وشش نوع محیط کار شناسایی می شوند ومشخص می شود که هر نوع شخصیت درچه محیط کاری می تواند تناسب بیشتری داشته باشد. دربین شش نوع شخصیت ، دونوع شخصیت برای کار روابط عمومی مناسب است که یکی شخصیت های تحقیقی ودیگری شخصیت های هنری هستند؛ یعنی شخصیت های خلاق وجستجوگر.

کتاب تئوری وعمل آقای میرسعیدقاضی ویژگی های مدیران روابط عممی را درسه گروه اصلی زیر طبقه بندی کرده است .

1-    خصوصیات شخصی ومعیارهای اخلاقی وارزشی عبارتنداز درستی ، امانت ، شهامت ، صداقت ، هوش وزیرکی ، سرعت انتقال ، نوآوری ،علاقه مندی به کار وسخت کوشی .

2-    اطلاعات عمومی ودانش اجتماعی وسیع درزمینه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی وبازرگانی

3-    دانش تخصصی دررشته روابط عمومی وتسلط برتکنیک های آن ، تسلط برکار رسانه های گروهی وتسلط برروش تحقیق درعلوم اجتماعی برای یافتن راه حل صحیح مشکلات ، آگاهی به دانش ارتباطات درهمه جوانب واشکال وگونه های آن ، فراگیری فنون تشویق ، تبلیغ وترغیب دیگران وتسلط برتکنیک های ترویج واشاعه افکار

دکتراحمد روستا درمقاله خود تحت عنوان روابط عمومی یعنی شناسایی ، شناساندن ، رضایت ، ویژگی های مدیرروابط عمومی را چنین عنوان می کند.

1-    توان 2- دانش 3- بینش 4-روش

توان ؛ منظور از توان،  توان فیزیکی وجسمانی است . مدیری که مریض باشد .خسته باشد ونتواند سرکارش حاضر بشود . کنترل کار از دستش خارج می شود مدیر باید توان فیزیکی وفکری برای تصمیم گیری داشته باشد. مدیریت به معنای ساده یعنی تصمیم گیری .

دانش ؛ دانش یعنی مجموعه فراگیری های فرد از بدو تولد تا حال درقالب تجربه ، علم ، تعلیمات ضمن خدمت ، مهارت ها ، هنرها وامثال این ها اگر می خواهیم مدیری داشته باشیم که درست بتواندکارش را اداره کند، باید دانش آن کار را داشته باشد . اگر به د انش توجه نکنیم نتیجه این می شود که مدیرانی نامناسب انتخاب می شوند.

بینش ؛ امروز هر مدیری ، ا زمدیرروابط عمومی گرفته تا مدیرعامل یا وکیل مجلس ، باید بینش یعنی باورها ، اعتقادات وبرداشت هایش همسووهماهنگ  با سیستم ارزشی جامعه اش داشته باشد.

روش ؛ هر مدیری علاوه بر توان ، بینش ودانش باید با شیوه ها وروش های برخورد با انسان  ها ، پدیده ها ومشکلات وبحران ها آشنایی داشته باشد . همین مساله است که انسان ها را متمایز می کند.

اگر حرف اول این چهار کلمه را برداریم می شود تدبر، مدیریت ، یعنی اندیشیدن به عاقبت کار ،‌چاره اندیشی ، اداره کردن